پایگاه خبری تحلیلی فولاد
(ایفنا)- اعتماد نوشت؛ از سال ١٣٩٦ برنامهای توسعهای قرار است
به اجرا درآید که برای تحقق اهداف آن نیاز به انجام کاری شبیه معجزه داریم. عبارت
«تحقق یک معجزه» پیشتر در ادبیات اقتصاد ایران از سوی علی طیبنیا، وزیر
اقتصاد عنوان شده بود. او پس از به دست آوردن توفیق بزرگش در خصوص
کنترل تورم، این اتفاق را به نقل از یک مقام مسوول در سازمان بینالمللی پول
امری شبیه به معجزه خواند. حال یک بار دیگر هم برای تحقق اعداد پیشبینی
شده برای رشد اقتصاد و رشد بهرهوری در طول برنامه ششم باید تراز
عملیاتی بودجه مثبت شود و سهم سرمایهگذاری خارجی به ٢٢ درصد در تامین
مالی برسد که کاری شبیه به معجزه است.
اعداد را به تفکیک بررسی میکنیم
تا مشخص شود سنگی که برای زدن هدف توسعه در پنج سال آینده برداشته شده،
به اندازهای بزرگ است که رسیدنش به هدف «ممکن نیست». عبارت «ممکن نیست»
برگرفته شده از تحلیلی است که مرکز پژوهشهای مجلس مدتی قبل در گزارش خود
درباره برنامه ششم استفاده کرده بود. مقایسه اعداد پیشبینی شده با
عملکردی که در گذشته از دولتهای مختلف دیده شده است هم نشان میدهد
به کارگیری این عبارت چندان غیراصولی نیست.
اهداف برنامههای گذشته تکرار شد
عددهای اصلی ٨ درصد رشد
اقتصاد در سال، ٨/٢درصد رشد سالانه بهرهوری، نرخ تورم و نرخ بیکاری تک
رقمی است. شاخصهای مهم برنامه اعدادی بود که ذکر شد. اعدادی که بیشباهت
به شاخصهای مهم در برنامه چهارم و پنجم نیست. در اسناد مصوب برنامه چهارم،
گزارشات غیرمصوب برنامه پنجم و لایحه برنامه ششم، هدف رشد ٨درصد در سال
و رشد سالانه بهرهوری کل عوامل تولید به میزان ٨/٢ درصد، تکرقمی کردن
نرخ بیکاری و تورم و رشد بالای صادرات غیرنفتی تکرار شده است. برنامهریزان
سازمان مدیریت و برنامهریزی وقت به میل خود به انتخاب اهداف تحقق نیافتنی دست
نزدهاند. آنها با علم به اینکه دو برنامه قبلی به اهداف تعیین شده
نرسیده است، در وضعیت رکود تورمی و کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی و برداشته
نشدن کامل تحریمهای بینالمللی به خوبی میدانند دستیابی به این اهداف
بینهایت دشوار است.
در برنامه ششم فرضهایی در مورد
رشد اقتصادی، رشد بهرهوری کل عوامل تولید و رشد بهرهوری نیروی کار و
سرمایه پیشبینی شده که با عملکرد گذشته اقتصاد ایران منافات دارد. باید
در نظر داشت رشد پایدار اقتصادی در بلندمدت نمیتواند به تنهایی
از طریق استفاده گستردهتر و روزافزون از عوامل کار، سرمایه و منابع طبیعی به
دست آید اما نکته در اینجاست که بهبود بهرهوری نیروی کار، سرمایه و کل
عوامل تولید، مستلزم تغییرات مهم در نهادها و سیاستهاست و این تغییرات حتی
اگر در برنامه نیز پیشبینی شده باشد به یکباره اتفاق نخواهد افتاد،
بلکه با تدریج و تدرج همراه خواهد بود. به همین دلیل اصل پذیرفته شده
در برنامهریزی آن است که شکاف میان وضع موجود و وضع مطلوب نباید چنان زیاد
باشد که دستیابی به اهداف برنامه غیرممکن شود.
٩/٣
درصد رشد تخمینی از سوی صندوق بینالمللی پول
وقتی به برآوردهای سازمانهای بینالمللی
هم نگاه میکنیم آرمانی بودن برنامه ششم بیشتر نمایان میشود. صندوق بینالمللی
پول، میانگین رشد اقتصادی ایران را برای دوره زمانی ٢٠٢٠ - ٢٠١٦ که مقارن با
دوره برنامه ششم است، ٩٤/٣درصد پیشبینی کرده است. این میزان رشد حتی
کمتر از رشد بلندمدت اقتصاد ایران یعنی ٦/٤ درصد است.
میزان تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی
در دوران برنامه به قیمت ثابت سال ١٣٨٣ حدود ٤١١٥ هزار میلیارد ریال
تخمین زده شده است. بنابراین سرمایهگذاری متوسط سالانه مطابق پیشبینیهای
سند برنامه، معادل ٨٢٣ هزار میلیارد ریال باید باشد. نکته قابل توجه در
خصوص سرمایهگذاری در نظر گرفته شده این است که در هیچ یک از جداول لایحه
برنامه ششم که در شهریور ماه سال جاری به مجلس ارایه شده، رقم کل سرمایهگذاری
در دوران برنامه به قیمت ثابت و جاری به صراحت ذکر نشده است. همچنین شاخص
ضمنی قیمت سرمایهگذاری هم نامشخص است. در واقع سرمایهگذاری سالانه به قیمت
جاری، ٨/٨ برابر آن به قیمت ثابت است و معلوم نیست چه شاخصی برای متورم کردن
سرمایهگذاری در دوره ١٣٨٤ تا ١٣٩٩ به کار رفته است.
دلایل عدم توفیق سند توسعهای میان مدت کشور
در هر حال دولت قصد دارد در
سال پایانی برنامه ششم، تراز عملیاتی بودجه خود را مثبت کند و آن را از
وابستگی به عایدات نفتی نجات دهد. برای این کار لازم است پرداختهای هزینهای
دولت در سال ١٣٩٩ در مقایسه با سال ١٣٩٤ کمتر از درآمدهای عمومی آن به
قیمت جاری باشد. برای رسیدن به این هدف، پرداختهای هزینهای و درآمدهای
عمومی بودجه دولت در سال ١٣٩٩ در مقایسه با سال ١٣٩٤ به ترتیب ٠٣/٢برابر و
٢٦/٣ برابر شده است. این رشد به اعتقاد کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس به
واقعیت نزدیک نیست چراکه ابتدا دولت باید برنامه مدیریت بدهیهای خود
و هزینههای پرداخت اصل و فرع حداقل بخشی از آن را در دوره برنامه به
تفکیک سالهای برنامه مشخص میکرد اما از جداول لایحه برنامه نمیتوان این
نکته را دریافت کرد. دو اینکه بهدلیل عدم تعادل مالی منابع و مصارف
صندوق تامین اجتماعی، صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح
و ١٤ صندوق دیگر، دولت ناچار است پرداختهای انتقالی
خود به این صندوقها را در طول برنامه ششم بهشدت افزایش دهد اما این
موضوع در برآورد هزینههای جاری دولت دیده نشده است. سوم با وجود
آنکه هزینههای مالی طرح سلامت با گذشت زمان بار مالی سنگینی را بر بودجه دولت
تحمیل میکند به نظر میرسد در برآورد هزینههای جاری بودجه این موضوع
نادیده مانده است. چهارمین نکته اینکه سیاست دولت در زمینه پرداخت
انواع یارانه ازجمله یارانه نقدی انرژی، یارانه کالاهای اساسی و دارو و یارانه
نرخ سود تسهیلات ترجیحی بانکها در طول برنامه نامشخص است و تعهداتی که دولت
بهتدریج شروع بهپذیرش آن کرده است، میتواند توازن مالی بودجه را بر هم
زند.
ششم در سمت درآمدهای عمومی نیز
باید گفت افزایش درآمدهای مالیاتی و غیرمالیاتی با نرخ رشد سالانه ٩/٢٩ و
١/١٧ درصد غیرمنطقی است. چرا که پایه مالیاتها حداکثر به تناسب نرخ تورم و
نرخ رشد اقتصادی بزرگ خواهد شد که این دو شاخص در برنامه بهترتیب ٨/٩
و ٨ درصد پیش بینی شده است و در صورتی که نرخ مالیاتها تغییر نکند یا
مالیاتهای جدیدی وضع نشود، بقیه این افزایش یعنی ١/١٢ واحد درصد آن
باید از محل بهبود کارآیی نظام تشخیص و وصول به دست آید. هر چند فرار
مالیاتی در کشور گسترده است، اما اصلاح امور مالیاتی روندی زمانبر است. و
هفتمین مورد آنکه دولت بهموجب قانون باید ٥/١٤ درصد عایدات نفتی را
برای تامین هزینهای و از جمله سرمایهگذاریهای شرکت ملی نفت ایران مستقیما به آن
شرکت تحویل دهد و در دو سال آخر برنامه حداقل ٣٠ درصد عایدات خود
را از این محل به صندوق توسعه ملی واریز کند. این قواعد در غیاب کارکرد
حساب ذخیره ارزی در عمل و در حضور نوسانات شدید قیمت نفت، پایداری مالی
بودجه دولت را بهشدت زایل میکند. اگر قیمت نفت در سالهای برنامه
پایین باشد، قطعا دولت دچار مضیقه مالی خواهد شد و اعداد و ارقام
مندرج در جداول، دستخوش تغییرات اساسی خواهد شد. درواقع تعهدات دولت
بابت صندوقهای بازنشستگی و سایر پرداختهای انتقالی دولت در دوران
برنامه سهم درخور توجهی از بودجه را خواهد بلعید. بدینترتیب پسانداز
لازم در بخش دولتی برای سرمایهگذاری شکل نخواهد گرفت.
منبع: اعتماد