پایگاه خبری فولاد ایران – در حال حاضر تورم دغدغه بزرگ سرمایه گذاران است. اینکه چقدر بالا خواهد رفت؟ چقدر طول می کشد؟ آیا می توان آن را در ایالات متحده بدون رکود بزرگ مهار کرد؟ مقایسه هایی با دوران تورم بالا در دهه 1970 و اوایل دهه 1980 وجود دارد. اما امروزه عوامل بسیاری نیز وجود دارند که منحصر به دوران کنونی هستند و پیش بینی دقیق چگونگی انقباض را دشوار می کند.
به گزارش فولاد ایران، تورم کنونی در ابعاد مختلف قابل بحث است: اول، بعدی است که در آن مالی شدن اقتصاد می تواند بر تلاش های فدرال رزرو برای کاهش تورم تأثیر بگذارد. دهه ها نرخ بهره پایین، همراه با چندین دوره عمده تسهیل کمی پس از بحران مالی 2008، هم قیمت دارایی ها و هم سطح بدهی را افزایش داد. امریکایی ها به اقتصادی عادت کرده اند که در آن ثروت کاغذی رشد می کند. بنابراین، چه اتفاقی میافتد وقتی قیمت داراییها به ناچار با افزایش نرخ بهره کاهش مییابد؟ ممکن است این امر بیش از حد انتظار بر بودجه دولت فشار بیاورد. اگر بازارها پایین بمانند، دریافتهای مالیاتی نیز کاهش مییابد. به این ترتیب، کسری بودجه فدرال افزایش می یابد و باعث می شود که دولت ایالات متحده در زمانی که نرخ ها در حال افزایش است، وام بیشتری بگیرد. این به نوبه خود می تواند مشکلاتی را در تراز پرداخت ها ایجاد کند و بانک مرکزی را وادار به چرخش مجدد کند تا دوباره نرخ ها را پایین بیاورد. با توجه به اینکه سرمایه گذاران خارجی این روزها تمایل کمتری به تامین مالی کسری بودجه آمریکا دارند، این ریسکی است که نیاز به توجه دارد. این یک فرآیند پیچیده است که می تواند به طرق مختلف انجام شود، اما نکته اینجاست که وابستگی آمریکا به پول آسان و چرخه تجاری طولانی برای چندین دهه می تواند یک اثر کمانه دار اقتصادی کلان پیچیده و نگران کننده داشته باشد.
دومین بعد مهم در مورد چرخه تورم مسکن است. در حالی که محرک های مرتبط با بیماری همه گیر باعث رونق مسکن در بسیاری از کشورها شد، این رونق مشابهی نیست که در دوره قبل از بحران مالی شاهد بودیم. اعطای وام مسکن در چند سال گذشته کیفیت بسیار بالاتری داشته و اکثریت آن به نرخ های بهره ثابت وابسته بوده است.
تحقیقات فدرال رزرو نیویورک فرض می کند که هر 100 واحد افزایش در نرخ وام مسکن، فروش ملک را حدود 10 درصد کاهش می دهد. اما این در یک بازار مسکن "عادی" است، که مطمئناً در بازار پس از همه گیری چنین نیست. کار از خانه، منجر به تغییرات جغرافیایی بزرگ در بازار مسکن شده است، زیرا مردم به دنبال فضای بیشتری در مکان های دورتر از شغل خود هستند. بنابراین، نتیجه نهایی چیست؟ بازارها ممکن است شاهد کاهش تورم مسکن و اصلاح قیمتها با افزایش نرخها باشند. کووید الگوی مهاجرت داخلی آمریکا را تغییر داده است. این روند ممکن است شبیه به پس از جنگ جهانی دوم منجر به رشد حومهها و گسترش جمعیت به سمت غرب شد. این ممکن است بازار مسکن را در سطح ملی برای مدت طولانیتر از آنچه بسیاری از مردم فکر میکنند قویتر نگه دارد.
در نهایت، مسئله بازار کار ایالات متحده است. افزایش دستمزدها و داغ شدن بیش از حد بازار کار بروز مشکل در این بخش از تورم را محتمل تر می کند. در حالی که تورم سالانه قیمت مصرف کننده در ماه می 8.6 درصد بود، دستمزدها 6.1 درصد افزایش یافت. این به سختی در محدوده هدف 2 درصد است، اما برای همگام شدن با تورم کافی نیست. تورم به خودی خود ناشی از تقاضای کارکنان یا محرک های همه گیر نیست، بلکه توسط سیاست بلندمدت فدرال رزرو هدایت می شود. اینکه این بعد آخر چگونه به پایان می رسد ممکن است بزرگترین بعد قابل توجه در این رند باشد.
منبع: فایننشال تایمز