پایگاه خبری فولاد ایران- آمریکا مشتاق جنگ با چین نیست. این پیامی است که سخنگویان برجسته دولت بایدن در چند هفته گذشته ارسال کرده اند. اما در واشنگتن امروز، به نظر می رسد که جنگ با چین به یک کلیشه تبدیل شده است و تنها چیزی که دموکراسی تقسیم شده آمریکا می تواند روی آن توافق کند، سیاست علیه چین است.
در طول تاریخ، منافع تجاری باعث تسخیر امپراتوری و تقویت اتحادهای بین المللی شده است. منافع تجاری در جهانی سازی مسالمت آمیز، اگر قرار است تأثیرگذار باشد، باید سازماندهی شود. اولین تلاش برای انجام این کار، پس از جنگ جهانی اول انجام شد. منافع مالی آمریکا به رهبری جی پی مورگان امیدوار بود با دیپلماسی دلاری اروپا و آسیای شرقی را آرام کند. از دهه 1990 به بعد در روابط ایالات متحده با چین واقعاً افزایش یافت. هنک پالسون، مدیر اجرایی سابق گلدمن ساکس، که توسط رئیس جمهور جورج دبلیو بوش به عنوان وزیر خزانه داری منصوب شد، به طور خاص برای مدیریت روابط استراتژیک با چین منصوب شد و این نشان دهنده منافع صلح بود. به گزارش فولاد
ایران، امروز شخصیتی مانند پالسون برای دولت بایدن مایه شرمساری خواهد بود. البته، تجارت غربی در چین در مقیاس بزرگ ادامه دارد، اما ائتلاف سیاسی جهانی در دهه 1990 و اوایل دهه 2000 تحت فشار تناقضات خود فروپاشیده است.
در هفته های اخیر، دولت بایدن نئولیبرالیسم را دفن کرده و اجماع جدید واشنگتن را اعلام کرده است. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، به خود می بالد که دفاع از منافع سرمایه گذاران آمریکایی در چین جزو شرح وظایف او نیست. در نتیجه، سرمایه گذاری های چند میلیارد دلاری در چین، از نظر سیاسی، به یک نخ آویزان است.
تردیدی نیست که امنیت ملی امروز در واشنگتن بر هر ملاحظاتی غلبه دارد. در بلندمدت، کاهش تنش به چیزی اساسیتر نیاز دارد: یک نظم امنیتی جدید برای شرق آسیا بر اساس تطبیق با ظهور تاریخی چین. این واقعیت که بیان این حقیقت آشکار امروز در واشنگتن احتمالاً خیانت آمیز تلقی می شود، معیاری از خطری است که ما در آن قرار داریم.
منبع: فایننشال تایمز