پایگاه خبری فولاد ایران-
از زمانی که روسیه در فوریه 2022 به اوکراین
حمله کرد، خسارات زیادی به بار آورده است. هزاران نفر جان خود را از دست داده اند
و زیرساخت های میلیارد دلاری در اوکراین ویران شده است. با این حال، تمام این آسیب
ها هزینه نسبتا کمی برای روسیه داشته است. اقتصاد این کشور بسیار قوی تر از آن چیزی است که تقریباً همه
انتظار داشتند و هزینه مالی مستقیم جنگ – چیزی که برای سربازان و ماشین های جنگی
خرج می کند – به طرز شگفت آوری پایین بوده است.
بودجه
روسیه به خصوص بودجه نظامی آن مبهم است. بنابراین
برآورد ها از هزینه های روسیه برای حمله به اوکراین دقیق نیست. با این حال، تحلیل
گران با مشورت کارشناسان مختلف و با استفاده از تحلیل های خود، به رقمی دست یافته
اند که در اصل شامل
پیشبینی دولت روسیه قبل از تهاجم از هزینههای دفاعی و امنیتی و مقایسه آن با
هزینههایی است که واقعاً ایجاد میکند. این امر هزینه
تهاجم روسیه را به 5 تریلیون روبل (67 میلیارد دلار) در سال یا 3 درصد از تولید
ناخالص داخلی می رساند که طبق معیارهای تاریخی، مبلغی ناچیز است.
همانطور
که در نمودار زیر مشخص است در اوج جنگ
جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی 61 درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف جنگ کرد.
تقریباً در همان زمان، آمریکا حدود 50 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف
نیروهای نظامیش کرد.
بودجه جنگ
کشورهای مختلف: چند درصد از تولید ناخالص داخلی آنها بوده است
سه
دلیل توضیح می دهد که چرا روسیه بسیار کم هزینه می کند. اولی سیاسی است. بسیاری
در داخل دولت روسیه مایلند جنگ علیه اوکراین را به عنوان یک «عملیات نظامی ویژه»
به تصویر بکشند و منطقی نیست که چنین عملیاتی درصدی دو رقمی از تولید ناخالص داخلی
هزینه داشته باشد.
به گزارش فولاد ایران، دلیل
دوم اقتصادی است. روسیه تلاش
خواهد کرد بدون وارد کردن فشار هزینه گزاف بر مردمش به پیشبرد این جنگ بپردازد.
ولی در این راستا چاپ پول تورم را تحریک می کند و استانداردهای زندگی را کاهش می
دهد. فشار
آوردن به بانک ها با بدهی عمومی ممکن است اثر مشابهی داشته باشد. افزایش مالیات یا
تغییر بزرگ در هزینه های عمومی به سمت بودجه دفاعی نیز به درآمدها آسیب می رساند.
این
امر مشکلی برای ولادیمیر پوتین است که در سال 2024 انتخابات ریاست جمهوری دارد.
پیروزی پوتین قطعی به نظر می رسد، اما او خواهان شرمساری احتمالی از تظاهرات های
بزرگ نیست، همانطور که برای مثال در انتخابات قانونگذاری در سال 2011 اتفاق افتاد.
وی اخیراً اظهار داشت که:" دفاع ملی اولویت اصلی است، اما در حل وظایف
راهبردی در این زمینه نباید اشتباهات گذشته را تکرار کنیم و اقتصاد خود را نابود
نکنیم."
دلیل
سوم به طور کلی به اقتصاد دفاعی مربوط می شود. نیروهای مسلح امروزی بسیار کارآمدتر
از گذشته هستند. آنها به افراد
کمتری نیاز دارند و ماشین های جنگی جدید دقیق تر هستند. تئوری
اقتصادی "بیماری هزینه" نشان می دهد که بخش های با بهره وری بالا تمایل
دارند در طول زمان سهم کمتری از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص دهند (برخلاف
چیزی مانند مراقبت های بهداشتی که به دنبال سهم بیشتری است). با خرج
کردن هزینه ای بسیار کمتر از آنچه در سال 1945 انجام دادید همچنان می توانید ارتش
قدرتمندی داشته باشید.
منبع:
ECONOMIST
ترجمه: مونا
تابان شمال