به IFNAA.IR خوش آمدید.
[ سبد خرید شما خالی است ]

آیا چین کاهش تورم را به سایر نقاط جهان صادر می کند؟

پایگاه خبری فولاد ایران- تورم، برای یک اقتصاددان، کمی پیچیده تر از "افت قیمت" است. قیمت‌ها همیشه بالا و پایین می‌روند که نشان‌دهنده تغییرات در عرضه و تقاضا برای یک محصول واحد است. تورم کاهشی گسترده تر در بسیاری از قیمت ها است.
به گزارش فولاد ایران، کاهش عمومی قیمت ها سیگنالی است مبنی بر عدم تعادل در یک اقتصاد، که مشکلی بزرگتر از عدم تعادل در یک بازار محصول خاص است. امروز چین نرخ تورم منفی در طیفی از معیارهای قیمتی دارد. قیمت های مصرف کننده در ماه ژوئیه برای اولین بار در دو سال گذشته کاهش یافت و سپس در ماه اوت به محدوده مثبت بازگشت. قیمت مواد غذایی بخش بزرگی از نوسانات است. قیمت گوشت در ماه جولای نسبت به سال قبل 14.0 درصد کاهش یافت.
قیمت‌های دیگری نیز در حال کاهش هستند - برای مثال لوازم خانگی و حمل‌ونقل - اما در مناطقی مانند گردشگری نیز افزایش قیمت‌های قابل توجهی وجود دارد.
کاهش قیمت تولیدکننده در ماه آگوست برای یازدهمین ماه متوالی ادامه یافت. از 29 زیرمجموعه اصلی با داده‌های منتشر شده در ماه اوت، قیمت‌ها در 20 زیرمجموعه کاهش می‌یابد.
قیمت‌های صادراتی چین در اکثر دسته‌های محصولات کاهش می‌یابد. اگرچه قیمت های مصرف کننده به طور کلی ثابت است.
حال این سوال مطرح می شود که آیا چین این کاهش تورم را به بقیه جهان صادر خواهد کرد یا خیر.
چین در انتهای بسیاری از زنجیره های تولید جهانی قرار دارد و بزرگترین تولید کننده در اقتصاد جهانی است. به نظر می‌رسد یک تحلیل سطحی از روند کاهش قیمت‌های صادراتی نشان‌دهنده یک موج کاهش تورم است. به طور بحرانی، چین در انتهای بسیاری از زنجیره‌های تولید قرار دارد، اما نه در انتهای زنجیره‌های تامین. زنجیره های تامین به راهروها و در وب سایت های خرده فروشان اروپا و ایالات متحده ختم می شوند. اتفاقات زیادی بین گیت کارخانه و مصرف کننده نهایی می افتد. مصرف کننده فقط برای کالاها پرداخت نمی کند، بلکه باید پول را برای پوشش مالیات های تجاری، هزینه های انبارداری، هزینه های حمل و نقل، هزینه های عمده فروشی، هزینه های خرده فروشی، تبلیغات تحویل دهد.
هر یک از این حلقه‌های زنجیره تامین، اجزای محلی قیمتی هستند که مصرف‌کننده می‌پردازد، و مستقل از قیمت‌های صادرکنندگان یا تولیدکنندگان داخلی حرکت می‌کنند. یک راه بسیار ساده برای درک اهمیت قیمت گذاری پس از تولید، نگاه به اهمیت نسبی بخش های مختلف اقتصاد است. در ایالات متحده ارزش افزوده ناخالص انبارداری، حمل و نقل، تجارت عمده فروشی و خرده فروشی بیش از 15 درصد اقتصاد است. ارزش افزوده تولیدی ایالات متحده حدود 11 درصد از اقتصاد است. این تنها اشاره ای به اهمیت نسبی بخش های مختلف زنجیره تامین است، اما به شدت به نقش خاموش تولیدکنندگان اشاره می کند.
برخی از بخش‌های اقتصاد اجازه بررسی دقیق‌تر را می‌دهند. برای برخی محصولات می‌توانیم محموله‌های تولیدکنندگان داخلی ایالات متحده، تجارت خالص آن کالاها، و میزان هزینه‌ای که مصرف‌کننده برای همان اقلام در فروشگاه‌ها و وب‌سایت‌ها خرج می‌کند، مقایسه کنیم. به این ترتیب ما ارزش تولید داخلی فروخته شده به مصرف کننده داخلی را داریم. ارزش کالاهای وارد شده در اسکله؛ و ارزش فروش به مصرف کننده نهایی.
پوشاک و کفش و اثاثیه خانگی در مجموع بیش از 10 درصد از واردات آمریکا از چین را تشکیل می دهند. در این بخش‌ها، تولیدکنندگان داخلی و خارجی حدود 30 تا 40 درصد قیمتی را که مصرف‌کننده آمریکایی می‌پردازد، دریافت می‌کنند. این بدان معنا نیست که صادرکنندگان برای همه اقلام سهم بسیار پایینی از قیمت مصرف کننده دریافت می کنند.
برای خودروها، تولیدکنندگان داخلی و خارجی حدود دو سوم قیمت مصرف کننده را دریافت می کنند. اما عموماً صادرکننده‌ای که در ایالات متحده می‌فروشد می‌تواند انتظار داشته باشد که کمتر از نیمی از قیمتی که مصرف‌کننده می‌پردازد دریافت کند. این بدان معنی است که کاهش قیمت صادرات چین احتمالاً یک نیروی کاهش تورم متوسط برای بقیه جهان است. هزینه‌ها و به‌طور بحرانی در ماه‌های اخیر، حاشیه‌های سودی که بعداً در زنجیره تأمین ظاهر می‌شوند، قدرت کاهش قیمت‌های صادراتی چین را برای تأثیرگذاری بر قیمت‌های مصرف‌کننده در اقتصادهای توسعه‌یافته محدود می‌کند.


منبع: فایننشال تایمز

۱ مهر ۱۴۰۲ ۱۱:۵۴
تعداد بازدید : ۴۷۳
کد خبر : ۶۷,۱۱۶

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید