پایگاه خبری فولاد ایران- پس از تاخیرهای طولانی، هفته گذشته شاهد بودیم که اوپک پلاس کاهش تولید نفت خود را بسیار کمتر از آنچه بسیاری از معامله گران نفت انتظار داشتند، اعلام کرد و باعث شد قیمت نفت برنت با انتشار خبر بلافاصله بیش از 2 درصد کاهش یابد و به کمی بیش از 80 دلار در هر بشکه برسد.
به گزارش فولاد ایران، عربستان سعودی صرفاً کاهش 1 میلیون بشکه ای داوطلبانه قبلی خود را لغو کرد و روسیه نیز همین کار را برای کاهش 500000 بشکه ای خود انجام داد. هر دو این ها از 1 ژانویه تا 31 مارس اجرا خواهند شد و پس از آن دوباره بررسی خواهند شد. در نتیجه، تنها عامل نوسان قیمت در کاهش عرضه نفت اوپک پلاس، کاهش جمعی 696000 بشکه در روز نفت خام سایر اعضا بود. با توجه به تمایل اوپک پلاس به رهبری عربستان سعودی - که مشخصه آن تمایل به افزایش چشمگیر قیمت نفت برای دورههای متوالی است - سوال معاملهگران نفت این است که این آخرین اقدام برای قیمتها در آینده چه معنایی دارد؟
یکی از دلایل اصلی افزایش قیمت نفت، چین بود. از اواسط دهه 1990، پکن بر روی رشد اقتصادی بسیار قوی سرمایه گذاری کرده بود تا بتواند برابر و سپس از ایالات متحده به عنوان برترین ابرقدرت اقتصادی و نظامی پیشی بگیرد. برای سالهای متمادی، به نظر میرسید که این طرح در مسیر درستی قرار داشت و اقتصاد با نرخی دو رقمی رشد میکرد، که به نوبه خود اشتهای چین را برای انرژی برای پیشبرد این رشد تقویت کرد و آن را به کاتالیزوری برای ابرچرخه کالاها تبدیل کرد. در اواخر سال 2013، نرخ رشد اقتصادی بالای آن به این کشور اجازه داد تا از ایالات متحده به عنوان بزرگترین واردکننده ناخالص نفت خام در جهان سبقت بگیرد و در سال 2017 به بزرگترین واردکننده خالص کل نفت و سایر سوخت های مایع در جهان تبدیل شود.
این نقش محوری در بخش جهانی نفت و گاز اهرم ایدهآلی را برای چین فراهم کرد تا بتواند اهداف اقتصادی و سیاسی گستردهتر خود را به تأمینکنندگان اصلی این منابع انرژی در سراسر خاورمیانه، تحت پوشش «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) پیش ببرد.
زمانی که طرح پکن همچنان قوی بود، به اوپک پلاس اجازه داد تا در مورد تلاش برای افزایش قیمت نفت تا زمانی که میخواهد، تا حد زیادی مطابق میل خود عمل کند. آن دوره مصادف با زمانی بود که چین میخواست شکاف بین خاورمیانه و حامی سابق ابرقدرت قبلی - ایالات متحده - را تا حد امکان افزایش دهد.
جنگ تجاری بین پکن و واشنگتن در اوج خود بود و ایالات متحده هرگز به اندازه آن زمان در خاورمیانه آسیب پذیر نبود. از سال 2014 تا 2016، عربستان سعودی و برادران اوپک جنگ دوم قیمت نفت را با ایالات متحده آغاز کردند. آنها جنگیدند و شکست خوردند و اقتصادهای خاورمیانه را ویران و ضدآمریکایی کردند. اندکی پس از آن، ایالات متحده شروع به کاهش حضور خود در خاورمیانه کرد.
اکنون اوضاع در چین متفاوت است. با سیاست "کووید صفر" آن که شامل تعطیلی های فوری و مکرر شهرهای بزرگ می شود، اقتصاد به شدت سقوط کرد و رشد همچنان راکد باقی مانده است. هرچند چین به احتمال زیاد به رشد اقتصادی خود در سال جاری یعنی "حدود 5 درصد" دست خواهد یافت، اما این روند بسیار دشوار است.
شبح بخش املاک بسیار بدهکار - که حداقل 30 درصد کل اقتصاد چین را شامل می شود - سرگردان است. ممکن است لحظه پیشی گرفتن چین به عنوان برترین ابرقدرت جهان، چه از نظر اقتصادی و چه نظامی، متوقف شده باشد، یا شاید به طور کامل از دست رفته است.
موقعیت ظریف اقتصادی چین به این معنی است که نمی تواند شوک های بیشتری را تحمل کند، و این شامل کاهش چشمگیر تقاضا از سوی غرب برای صادراتش می شود.
البته، چین میتواند نفت و گاز را با 30 درصد یا بیشتر تخفیف از تامینکنندگان کلیدی خود، خریداری کند. بنابراین، قیمت انرژی تاثیر مستقیم کمی بر آن خواهد داشت و قراردادهای بلندمدت آن با تامین کنندگان خاورمیانه نیز تضمین کننده عدم اختلال در عرضه است. اما آسیب اقتصادی به چین - مستقیماً از طریق واردات انرژی خود و به طور غیرمستقیم از طریق آسیب به اقتصاد بازارهای صادراتی کلیدی آن در غرب - اگر قیمت نفت برنت برای بیش از یک چهارم سال بیش از 90 تا 95 دلار آمریکا باقی بماند، به طور خطرناکی افزایش خواهد یافت.
واشنگتن مدتهاست که سقف قیمت نفت برنت را بین 75 تا 80 دلار آمریکا و کف آن 40 تا 45 دلار آمریکا را هدف قرار داده است. ترامپ ممکن است در پایان سال 2024 به عنوان رئیس جمهور بازگردد، اما حتی اگر دموکراتها دوباره پیروز شوند، همان تمایل را برای حفظ قیمت نفت در این محدوده نشان می دهند.
منبع: Oilprice