پایگاه خبری فولاد ایران- رکود اخیر قیمت نفت، قیمت نفت اورال روسیه را به زیر سقف قیمتی 60 دلاری که سال گذشته توسط گروه هفت بر محموله های بین المللی اعمال شد، رساند. شاید این دلیلی برای خوشحالی این گروه باشد.
به گزارش فولاد ایران، نفت روسیه برای مدت ها بالای 60 دلار معامله میشد و علیرغم اظهارات برخی مبنی بر اینکه سقف قیمت روسیه را از درآمدهای حیاتی محروم می کند، اینطور نبوده است. از آنجا که نفت یک کالای بسیار ضروری است، همیشه راهی برای رساندن آن از فروشنده به خریدار وجود دارد، حتی اگر فروشنده به شدت تحریم شده باشد.
در واقع، همانطور که تحریم های ایالات متحده بر ایران و ونزوئلا و اکنون تحریم های گسترده تر غرب علیه روسیه نشان داده است، تحریم ها به ندرت به اهدافی که برای دستیابی به آنها برنامه ریزی شده اند، دست می یابند. هیچ تغییر رژیمی در ونزوئلا یا ایران صورت نگرفته است، روسیه از مبارزه با اوکراین دست برنداشته و نفت از هر سه کشور در جریان است.
انصافاً، جریان نفت از ونزوئلا و ایران از زمان اعمال تحریمهای ایالات متحده کاهش قابل توجهی داشته است، اما هر دو کشور اخیراً شاهد افزایش محمولههای خارج از کشور بودهاند که نشان از ضروری بودن نفت است، حتی با وجود اینکه صادرات ایالات متحده به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
با این حال، مورد روسیه بهدلیل گستردگی فشار تحریمها از سوی اتحادیه اروپا و ایالات متحده بسیار مهم است. بلومبرگ این هفته گزارش داد که روسیه در حال حاضر درآمد بیشتری از صادرات نفت خود نسبت به قبل از حمله به اوکراین کسب می کند. گزارش دیگری از ماه نوامبر به ارقام بانک مرکزی استناد می کند که نشان می دهد این وضعیت برای ماه ها ادامه داشته است. اما همیشه اینطور نبوده.
مرکز غیردولتی تحقیقات انرژی و هوای پاک مستقر در فنلاند، که صادرات انرژی روسیه را دنبال میکند، اخیراً گزارش داد که تحریم نفتی اتحادیه اروپا و سقف قیمت برای روسیه 34 میلیارد یورو (37 میلیارد دلار) ضرر در پی داشته است. این رقم که به نظر می رسد قابل توجه است، تنها نشان دهنده کاهش 14 درصدی درآمد است.
به طور کلی، نه تنها درآمدها به اندازه کافی با تحریم آسیب نمی بینند، بلکه اقتصاد کلی توانسته است از بسیاری از اثرات نامطلوب تحریم ها جلوگیری کند. بلومبرگ مجددا گزارش داد که رشد تولید ناخالص داخلی روسیه در سه ماهه سوم سال 5.5 درصد افزایش یافته است که نسبت به رشد بسیار چشمگیر 4.9 درصدی ثبت شده در سه ماهه دوم سال افزایش بیشتری داشته است. این در حالی بود که منطقه یورو برای ماندن در قلمرو رشد تولید ناخالص داخلی مثبت تلاش می کرد و آلمان در حال ورود به رکود بود.
مطمئناً این وضعیتی است که این سؤال را ایجاد می کند که چه کسی از تحریم ها بیشتر آسیب می بیند: هدف یا مجریان. پاسخ، حداقل در مورد اتحادیه اروپا، به نظر می رسد بسیار ناخوشایند است، که این موضوع را به نوعی تابو تبدیل می کند. در مورد از دست دادن بزرگترین بازار گاز روسیه توسط روسیه بسیار صحبت شده است، اما مانند نفت، بیشتر جریانات را از غرب به شرق و چین هدایت کرد. در همین حال اروپا گاز خط لوله را با LNG جایگزین کرد. هیچ کدام از این ها برای طراح تحریم ها عالی نبوده است. اینکه کدام یک در نتیجه آن وضعیت بدتری داشته است را می توان در گزارش های تولید ناخالص داخلی مشاهده کرد.
نفت و گاز - به ویژه نفت - هدف مورد علاقه طراحان تحریم است. در ظاهر تحریم صنعت نفت کشوری که وابسته به این صنعت است کار بیهوده ای است. تنها بعداً مشخص شد که تحریم این کالا برای خود نویسندگان تحریم عواقبی دارد. پالایشگاه های ایالات متحده زمانی که جریان نفت خام سنگین ونزوئلا با اعمال تحریم های نفتی متوقف شد، آن را احساس کردند. زمانی که پرزیدنت ترامپ تحریمها را مجدداً علیه ایران اعمال کرد و قیمتها هر چند موقتاً افزایش یافت، تمام دنیا آن را احساس کردند.
به همین دلیل است که تحریمهای نفت و گاز هرگز تاثیرگذار نیست زیرا نفت و گاز یعنی انرژی و انرژی یعنی امنیت. هیچ کشوری که به واردات وابسته است، صرف نظر از درجه، واقعاً نمی تواند تامین کنندگان خود را تحریم کند، حداقل بدون عواقب نامطلوب برای اقتصاد خود.
منبع: Oilprice