پایگاه خبری فولاد ایران- امروزه صحبت در مورد ترک سوخت های فسیلی برای جلوگیری از تغییرات آب و هوایی رایج است. با این حال، عملاً هیچ کس به ما در مورد میزان وابسته بودن سیستم فعلی به سوخت های فسیلی نمی گوید.
به گزارش فولاد ایران، اقتصاد به طور فوق العاده ای به سوخت های فسیلی وابسته است. اگر سوخت های فسیلی کافی برای دور زدن وجود نداشته باشد، احتمالاً بر سر آنچه در دسترس است، دعوا می شود. برخی از کشورها احتمالاً بسیار بیشتر از سهم خود به دست می آورند، در حالی که بقیه جمعیت جهان با سوخت های فسیلی بسیار کم یا بدون سوخت خواهند بود.
اگر از دست دادن سوختهای فسیلی به طور کامل یا تقریباً به طور کامل، خطری برای برخی از جمعیت جهان است، بررسی موارد زیر در مورد چیزهایی که در اقتصاد محروم از سوخت فسیلی تغییر میکنند، می تواند مفید باشد.
1- شکست بانک ها
قبل از اینکه بانکها در مناطقی که تقریباً هیچ سوخت فسیلی ندارند شکست بخورند، به طور کلی شاهد تورم شدید خواهیم بود. دولت ها در تلاشی بیهوده برای اینکه مردم باور کنند که کالاها و خدمات بیشتری تولید می شود، عرضه پول را به شدت افزایش خواهند داد. این رویکرد به این دلیل استفاده خواهد شد که مردم داشتن پول بیشتر را با توانایی خرید کالاها و خدمات بیشتر یکی می دانند. متأسفانه، بدون سوخت های فسیلی، تولید بسیاری از کالاها بسیار دشوار خواهد بود.
پول بیشتر به سادگی تورم بیشتری ایجاد می کند زیرا برای کار با ماشین آلات مختلف برای تولید کالا به منابع فیزیکی از جمله انواع مناسب انرژی نیاز است. ایجاد خدمات نیز به انرژی سوخت فسیلی نیاز دارد، اما به طور کلی، به میزان کمتری از ایجاد کالا. به عنوان مثال، قیچی مورد استفاده در کوتاه کردن مو با استفاده از انرژی سوخت فسیلی ساخته شده است. فردی که مو را کوتاه می کند باید پول پرداخت کند. دستمزد او باید به اندازه کافی بالا باشد تا بتواند هزینه های مرتبط با انرژی مانند خرید و پختن غذا برای خوردن را پوشش دهد. مغازه ای که در آن کوتاه کردن مو انجام می شود نیز باید هزینه انرژی سوخت فسیلی مورد نیاز برای گرما و نور را بپردازد، با فرض اینکه چنین انرژی حتی در دسترس باشد.
بانک ها شکست خواهند خورد زیرا نمی توان سهم زیادی از بدهی ها را با بهره بازپرداخت کرد. بخشی از مشکل این خواهد بود که در حالی که دستمزدها افزایش مییابد، قیمت کالاها و خدمات حتی سریعتر افزایش مییابد و کالاها را مقرون به صرفه نمیکند. بخش دیگری از مشکل این است که اقتصادهای خدماتی، مانند اقتصاد ایالات متحده و منطقه یورو، به طور نامتناسبی تحت تأثیر یک اقتصاد رو به زوال قرار خواهند گرفت. در چنین اقتصادی، مردم کمتر موهای خود را کوتاه می کنند. در عوض، آنها پول خود را برای اقلام ضروری از جمله غذا، آب و لوازم آشپزی خرج میکنند. کسبوکارهای ارائهدهنده خدمات، مانند آرایشگاهها و رستورانها، به دلیل کمبود مشتری شکست میخورند و منجر به عدم پرداخت بدهیهایشان میشود.
2- شکست دولت ها
با ورشکستگی بانک ها، دولت های امروزی نیز شکست خواهند خورد. تا حدی، آنها به دلیل تلاش برای نجات بانک ها شکست خواهند خورد. مشکل دیگر کاهش درآمد مالیاتی خواهد بود زیرا کالاها و خدمات کمتری تولید می شود. تأمین مالی برنامه های بازنشستگی به طور فزاینده ای دشوار خواهد شد. همه این مسائل منجر به سیاست های تفرقه افکن فزاینده خواهد شد. در برخی موارد، دولتهای مرکزی ممکن است منحل شوند و ایالتها و سایر واحدهای کوچکتر، مانند استانهای امروزی، به تنهایی ادامه دهند.
سازمانهای بیندولتی، مانند سازمان ملل و ناتو، پیش از شکست، متوجه خواهند شد که صدای آنها کمتر و کمتر مورد توجه قرار میگیرد. دریافت بودجه کافی از کشورهای عضو به یک مشکل فزاینده تبدیل خواهد شد.
دیکتاتوری تحت حاکمیت رهبرانی که دارای قدرت مطلق هستند و اشراف تحت حاکمیت رهبران دارای حقوق موروثی از انواع حکومت هایی هستند که کمترین نیاز انرژی را دارند. اینها احتمالاً بدون سوخت های فسیلی بزرگ تر می شوند.
3- شکست مشاغل
سوخت های فسیلی برای همه نوع کسب و کار ضروری است. آنها در استخراج مواد خام و در حمل و نقل کالا استفاده می شوند. ما از سوخت های فسیلی برای ساخت جاده ها و تقریباً تمام ساختمان های امروزی استفاده می کنیم. بدون سوخت های فسیلی، حتی تعمیرات ساده زیرساخت های موجود غیرممکن می شود. بدون سوخت های فسیلی کافی، شرکت های بین المللی به ویژه در معرض خطر کوچکتر شدن هستند و کار در بخشهایی از جهان که عملاً هیچ منبع سوخت فسیلی ندارند، غیرممکن خواهند بود.
سوخت های فسیلی حتی در ساخت پنل های خورشیدی، توربین های بادی و قطعات جایگزین برای وسایل نقلیه الکتریکی استفاده می شود. صحبت در مورد خورشید و باد به عنوان "تجدیدپذیر" تا حد زیادی گمراه کننده است. در بهترین حالت، آنها را می توان به عنوان "توسعه دهنده" سوخت فسیلی توصیف کرد. آنها ممکن است به مشکل کمبود سوخت فسیلی کمک کنند، اما از جایگزین شدن به جای آنها دور هستند.
4- ناپدید شدن شبکه های برق و اینترنت
سوخت های فسیلی برای حفظ سیستم انتقال الکتریکی مهم هستند. به عنوان مثال، احیای خطوط برق قطع شده پس از طوفان به سوخت های فسیلی نیاز دارد. اتصال پنل های خورشیدی یا توربین های بادی به شبکه برق به سوخت های فسیلی نیاز دارد. سیستم های پنل خورشیدی خانگی ممکن است تا زمانی که اینورترهایشان از کار بیفتد، کار کنند. سوخت های فسیلی برای ساخت اینورترهای جدید مورد نیاز است.
سوخت های فسیلی برای حفظ هر بخش از سیستم اینترنت مهم هستند. علاوه بر این، بدون برق شبکه، استفاده از رایانه برای اتصال به اینترنت غیرممکن می شود.
5- کاهش تجارت بین المللی
بدون سوختهای فسیلی، برخی از نقاط جهان در ازای کالاهایی که با سوختهای فسیلی ساخته میشوند، چیزی برای عرضه ندارند. کشورهای دارای سوخت فسیلی به سرعت متوجه خواهند شد که بدهی دولت از کشورهای بدون سوخت فسیلی در پرداخت هزینه برای کالاها و خدمات واقعاً معنی ندارد. در نتیجه، تجارت برای مطابقت با صادرات موجود کاهش خواهد یافت. صادرات کالا برای بخشهایی از جهان که بدون سوختهای فسیلی کار میکنند، احتمالاً بسیار محدود خواهد بود.
6- افت کارآیی کشاورزی
کشاورزی امروزی با استفاده از تجهیزات مکانیکی بزرگ، که عموماً با گازوئیل کار میکنند، همراه با تعداد زیادی مواد شیمیایی، از جمله علفکشها، حشرهکشها و کودها، به طرز باورنکردنی کارآمد شده است. علاوه بر این، نرده ها و توری های ساخته شده با سوخت های فسیلی برای جلوگیری از آفات حیوانی استفاده می شود. در برخی موارد از گلخانه ها برای ایجاد آب و هوای کنترل شده برای گیاهان استفاده می شود. با استفاده از سوختهای فسیلی، بذرهای هیبریدی تخصصی تولید میشوند که بر ویژگیهایی تأکید میکنند که کشاورزان آن را مطلوب میدانند. بدون سوخت های فسیلی، همه این "کمک ها" ناپدید خواهند شد.
7- عدم تعادل نیروی کار
بدون سوخت های فسیلی، نیازهای آینده نیروی کار احتمالاً در بخش کشاورزی به طور نامتناسبی خواهد بود.
مردم نیاز به خوردن دارند. حتی اگر اقتصاد به شیوه ای بسیار ناکارآمد عمل کند، مردم به غذا نیاز خواهند داشت. می توان انتظار داشت که سهم مردم در کشاورزی به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
امروزه شکاف گسترده ای بین سهم اشتغال در کشاورزی در ایالات متحده و همین آمار برای گروه کشورهای کمتر توسعه یافته سازمان ملل وجود دارد. بیشتر این کشورها در جنوب صحرای آفریقا قرار دارند. آنها از سوخت های فسیلی بسیار کمی استفاده می کنند.
سهم ایالات متحده از اشتغال در کشاورزی اخیراً حدود 1.7 درصد بوده است. در بخشی از اروپا که از یورو استفاده می کند، سهم اشتغال در کشاورزی اخیراً به طور میانگین حدود 3.0 درصد بوده است.
8- تبدیل گرمایش خانه به یک کالای لوکس
بدون سوختهای فسیلی، چوب برای ارزش حرارتی خود تقاضای بالایی خواهد داشت. همچنین برای پختن غذا مورد نیاز خواهد بود. چوب برای ساخت زغال نیز مورد تقاضا خواهد بود که به نوبه خود می تواند برای ذوب برخی فلزات استفاده شود. با این تقاضاها در مورد چوب، جنگل زدایی احتمالاً به یک مشکل بزرگ در بسیاری از نقاط جهان تبدیل می شود. بدون بهره مندی از سوخت های فسیلی، چوب به طور کلی بسیار گران خواهد بود، با توجه به هزینه قابل توجه برداشت و حمل و نقل آن در مسافت های طولانی.
افرادی که در مناطق جنگلی کم جمعیت زندگی می کنند ممکن است بتوانند چوب خود را برای گرمایش خانه جمع آوری کنند. برای افراد دیگر، گرمایش خانه احتمالاً به یک لوکس تبدیل خواهد شد که فقط برای افراد بسیار ثروتمند قابل پرداخت است.
9- رونق زندگی های دسته جمعی
بدون گرمای کافی و چوبی که برای پخت و پز کافی نیست، مردم (و حیواناتشان) باید بیشتر با هم جمع شوند. خانههایی که چندین نسل را در خود جای دادهاند و بر روی مکانی برای نگهداری حیوانات مزرعه ساخته شدهاند، ممکن است دوباره محبوب شوند. آشپزی برای گروه های بزرگ کارآمدتر از یک نفر در یک زمان خواهد بود. حتی در مناطق گرم جهان، مردم به صورت گروهی با هم زندگی خواهند کرد، فقط به این دلیل که نگهداری یک خانه برای یک فرد مجرد بسیار گران تمام می شود. غذا و سوخت برای پخت و پز سهم زیادی از درآمد یک خانواده را به خود اختصاص می دهد. برای سایر هزینه ها سهم کمی باقی خواهد ماند.
10- کاهش اهمیت دولت ها و قوانین آنها
دولتها دهها وعده دادهاند، اما بدون عرضه فزاینده سوختهای فسیلی (یا جایگزین کافی)، نمیتوانند به آنها عمل کنند. حقوق بازنشستگی از بین خواهد رفت توانایی دولت ها برای اجرای قوانین مالکیت احتمالاً از بین خواهد رفت. بدون هیچ جایگزین خوبی برای سوخت های فسیلی، اختلال توده ای یک نتیجه محتمل است.
مردم مشتاق نظم هستند. بدون نظم، انجام تجارت غیرممکن است و بدون سوخت های فسیلی کافی، درگیری ها بیشتر می شود.
اگر فرض کنیم که تمام سوخت های فسیلی که به نظر می رسد در زیر زمین هستند واقعاً قابل استخراج هستند، تغییرات آب و هوایی ناشی از سوزاندن آنها ممکن است واقعاً یک مشکل باشد. اما با توجه به مقرون به صرفه بودن، به سختی می توان فهمید که آنها واقعاً قابل استخراج هستند.
محققان با پشتکار برای یافتن راه حل کار کرده اند، اما تا به امروز موفقیت آنها ضعیف بوده است. هر راه حل فرضی مستلزم استفاده قابل توجه از سوخت های فسیلی است. بنابراین، باید فکر کنیم که اگر مجبور شویم بدون سوختهای فسیلی و بدون جایگزین کافی کنار بیاییم، چه اتفاقی میافتد.
منبع: Oilprice