پایگاه خبری فولاد ایران- دو سال پس از طوفان Chatgpt، به نظر میرسد که هوش مصنوعی مولد با موانعی روبرو شده است. هزینه های انرژی ساخت و استفاده از مدل های بزرگتر هوش مصنوعی در حال افزایش است و پیشرفت ها را سخت تر می شوند. هرچند محققان و کارآفرینان در حال رقابت برای راههایی برای رفع محدودیتها هستند، نبوغ آنها فقط Ai را متحول نمی کند، بلکه تعیین می کند که کدام شرکت ها غالب هستند، اینکه آیا سرمایه گذاران برنده می شوند یا خیر و کدام کشور بر این فناوری تسلط دارد.
به گزارش فولاد ایران، مدل های بزرگ هوش مصنوعی اشتهای زیادی برای مصرف برق دارند. انرژی مورد استفاده برای آموزش مدل gpt-4 OpenAI می توانست به مدت یک قرن انرژی 50 خانه آمریکایی را تامین کند و با بزرگتر شدن مدل ها، هزینه ها به سرعت افزایش می یابد. طبق یک برآورد، نسل بعدی می تواند 1 میلیارد دلار و نسل بعدتر 10 میلیارد دلار هزینه داشته باشد.
این برای سرمایه گذارانی که بسیاری از آنها روی هوش مصنوعی شرط بندی کرده اند، ترسناک است. شوک قیمت نفت در دهه 1970 باعث افزایش بهره وری انرژی و در برخی کشورها ابزارهای جایگزین تولید از جمله هسته ای شد. سه دهه بعد، فرکینگ امکان دستیابی به ذخایر نفت و گازی را فراهم کرد که قبلاً استخراج آن غیراقتصادی بود. در نتیجه، آمریکا اکنون بیش از هر کشور دیگری نفت تولید می کند.
در حال حاضر، پیشرفتهای هوش مصنوعی نشان میدهد که چگونه محدودیتها میتوانند خلاقیت را تحریک کنند. شرکت ها در حال توسعه تراشه ها به ویژه برای عملیات مورد نیاز برای اجرای مدل های بزرگ هستند. این به این معنی است که آنها می توانند کارآمدتر از پردازنده های همه منظوره مانند Nvidia کار کنند. آلفابت، آمازون، اپل، متا و مایکروسافت همگی در حال طراحی تراشه های هوش مصنوعی خود هستند.
توسعه دهندگان همچنین در حال ایجاد تغییراتی در نرم افزار هوش مصنوعی هستند. مدلهای بزرگتر که بر نیروی محاسباتی متکی هستند، جای خود را به سیستمهای کوچکتر و تخصصیتر میدهند. محققان از طریق رویکردهای هوشمندانه، مانند استفاده از ترکیبی از مدلها، که هر کدام برای نوع متفاوتی از مشکل مناسب هستند، زمان پردازش را به شدت کاهش دادهاند. همه اینها نحوه عملکرد صنعت را تغییر خواهد داد.
این به این معنی است که سرمایه گذاران در مسیر سختی قرار دارند. شرط بندی آنها روی رهبران امروزی کمتر قطعی به نظر می رسد.
شرکتهای بزرگ فناوری در حال افزایش استعدادها هستند و بسیاری از آنها دستگاههایی میسازند که امیدوارند مصرفکنندگان از طریق آن به دستیاران هوش مصنوعی خود دست یابند. رقابت بین آنها شدید است. تعداد کمی از شرکت ها هنوز یک استراتژی برای کسب سود از هوش مصنوعی دارند. حتی اگر این صنعت در نهایت به یک برنده تعلق داشته باشد، مشخص نیست که چه کسی خواهد بود.
دولت ها نیز باید تفکر خود را تغییر دهند. علاقه آنها به سیاست صنعتی بر کمک هزینه ها متمرکز است. اما پیشرفت در هوش مصنوعی به همان اندازه که به داشتن استعداد مناسب و یک اکوسیستم شکوفا مربوط می شود، به جمع آوری سرمایه و قدرت محاسباتی نیز مربوط می شود.
کشورهای اروپایی و خاورمیانه ممکن است متوجه شوند که پیوند سخت پرورش نبوغ به اندازه خرید تراشه های کامپیوتری اهمیت دارد. در مقابل، آمریکا دارای تراشه، استعداد و سرمایه گذاری است. با این حال تلاش آمریکا برای مهار چین نتیجه معکوس دارد. او با امید به جلوگیری از به دست آوردن یک رقیب استراتژیک در یک فناوری حیاتی، تلاش کرده است دسترسی چین به تراشه های پیشرفته را محدود کند و با انجام این کار، به طور ناخواسته باعث رشد یک سیستم تحقیقاتی در چین شده است.
یک راه بهتر برای اطمینان از پیشروی آمریکا، جذب و نگه داشتن محققان برتر از جاهای دیگر است، اما پیشرفتهایی که به آنها نیاز دارد، ایجاد فضایی برای شکوفایی ایدهها و استعدادها در داخل خواهد بود، نه تلاش برای بستن رقبای خارج از کشور.
منبع: اکونومیست