پایگاه خبری فولاد ایران- رقابت و تنشهای صنعتی با چین، بحثهای گیجکنندهای را درباره فشارها بر تجارت جهانی ایجاد میکند.
این امری عادی است که در سال های اخیر پارادایم این تجارت از هم پاشیده است. آنچه که جایگزین پارادایم قدیمی شده است، ناشی از ناهماهنگی شناختی فراگیر یک دستور کار منسجم است. تا آنجا که به اقتصاد کلان مربوط می شود، ایالات متحده دارای کسری دوگانه است، در بودجه دولت و حساب تجاری. تقاضای مصرف کننده قوی است و بازارهای مالی سرزنده است. در مقابل، اتحادیه اروپا و چین، با تقاضای داخلی ناکافی، مازاد صادرات زیادی دارند. این عدم تعادل ها الگوی جهانی شدن را برای دهه ها شکل داده است.
به گزارش فولاد ایران، کارشناسان مدتهاست که خواستار ایجاد تعادل مجدد شده اند، اما این نادیده گرفته شده است، هنوز هم نادیده گرفته می شوند، اما اکنون تنش های آشنا در درون تجارت جهانی از دریچه تاریک رقابت صنعتی و ژئوپلیتیک بازتفسیر می شوند.
کسری تجاری مداوم آمریکا مدتهاست که سؤالاتی را در مورد نحوه پرداخت آن ایجاد کرده است. تاکنون، به لطف امتیاز گزاف دلار آمریکا و دفاتر خوب وال استریت، کسری بودجه به آرامی جبران شده است. فشار رقابت جهانی به شدت بر بخشهای کالاهای مبادلهشده آمریکا، بهویژه تولید، وارد میشود. این یک اشکال نیست و ویژگی است که زمانی یک اجماع نخبگان حامی دسترسی به بازار و آزادسازی تجارت بود که زیربنای مزایای گسترده واردات ارزان قیمت بود.
این اجماع در سال 2016 با پیروزی دونالد ترامپ شکسته شد. از آن زمان حمایتگرایی پوپولیستی، وعدههای صنعتیسازی مجدد و اشاره به چین، سیاست ایالات متحده را شکل داده است. این به آتش رقابت با قدرتهای بزرگ میافزاید. اگر هدف بازگرداندن موقعیت رقابتی صنعت ایالات متحده است، کاهش ارزش دلار بسیار کارآمدتر از پاشیدن یارانه های صنعتی است.
اگر با یک اقتصاد چینی معامله کنید که نرخ ارز خود را دستکاری می کند و تجارت خارجی را تنظیم می کند، آنچه که تراز تجاری را تعیین می کند وضعیت نسبی تقاضای کل ایالات متحده و چین است. این اکنون به نفع صادرات چین به ایالات متحده است. موضوعات داغ روز ممکن است دامپینگ، ظرفیت مازاد و یارانه های ناعادلانه باشد، اما همه آنها با پارامترهای کلان اقتصادی چارچوب بندی می شوند. ناگفته نماند، اروپا نیز به این بحث سردرگم پیوسته است. علیرغم مازاد تجاری اتحادیه اروپا، گزارش ماریو دراگی در مورد رقابت پذیری اروپا تصویر واضحی از عقب افتادن اتحادیه اروپا، نه چین، بلکه ایالات متحده را نشان می دهد. از قضا، همانطور که اروپا می بیند، ایالات متحده برای دهه ها یک سیاست صنعتی بسیار مؤثر، هر چند ناشناخته را اجرا می کند.
گزارش دراگی ارزیابی واقع بینانه تری از اقتصاد سیاسی آمریکا ارائه می دهد، اما در اروپا نیز سیاست صنعتی و اقتصاد کلان از چرخش خارج شده است. دراگی خواستار افزایش سرمایهگذاری است، اما دولتهای اتحادیه اروپا بر تثبیت مالی متمرکز هستند که در صورت اجرا، کسری رشد را تشدید میکند. انسجام سیاست های اقتصادی در اوج تجارت جهانی را می توان اغراق آمیز دانست. اما ناهماهنگی امروز بین سیاست صنعتی و اقتصاد کلان جدید و شدید است. این یک ضد پارادایم را تشکیل می دهد که به طور مادی به عدم اطمینان حاکم بر اقتصاد جهانی می افزاید.
منبع: فایننشال تایمز