پایگاه خبری فولاد ایران- پنج سال پس از نخستین همهگیری قرن، به یادآوری این نکته میپردازیم که چگونه عادات کاری دگرگون شدند، تفریحات محدود شدند و روابط خانوادگی به دلیل قرنطینه کووید-۱۹ قطع شدند. همچنین، حالا که رستورانها، تئاترها و سفرهای تفریحی دوباره رونق گرفتهاند، باید قدردان این نکته باشیم که چشمانداز سرمایهگذاری نیز به شکلی بنیادین تغییر کرده است، و پرسشهای مهمی در مورد نحوه مدیریت پول ما پدید آورده است.
به گزارش فولاد ایران، در دوران پیش از همهگیری، نوسانات در تولید و تورم کم بود. اما قرنطینه همه چیز را تغییر داد. در حالی که بانکهای مرکزی موفق شدند موج تورمی ناشی از همهگیری را بدون افزایش گسترده بیکاری کنترل کنند، بازگرداندن نرخ تورم به سطوح هدف همچنان دشوار است. همزمان، نوسانات شدیدتر در بازارها به یک پدیده دائمی تبدیل شده است.
بخشی از این نوسانات ناشی از سیاستهای آشفته دولت جدید ترامپ در واشنگتن است، بهویژه پیشنهادهای مکرر و نامنظم برای اعمال تعرفههای تجاری مشابه دهه ۱۹۳۰ بر متحدان و دشمنان ایالات متحده.
صرف نظر از تأثیرات ترامپ، واقعیت این است که ژئوپلیتیک اکنون چالش بسیار بزرگتری برای سرمایهگذاران ایجاد کرده است. جنگ روسیه علیه اوکراین و رفتار تهاجمیتر چین، به افزایش نوسانات بازار دامن زده است.
یکی از مزایای عمده تزلزل دولت ترامپ در تعهد به ناتو، تغییر اساسی سیاستها در اروپا، بهویژه در آلمان بوده است. فریدریش مرتس، که ماه گذشته در انتخابات آلمان پیروز شد، قول داده است که از سنت دیرینه محافظهکاری مالی این کشور فاصله بگیرد و از طریق اصلاح محدودیتهای بدهی در قانون اساسی آلمان، هزینههای دفاعی را افزایش دهد.
این تحول نقطه عطفی مهم به شمار میرود و بخشی از یک درک گستردهتر در اروپا است که نشان میدهد هزینههای نظامی و زیرساختی باید به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
افزایش بدهی جهانی
بدهیهای جهانی به سطوح بیسابقهای رسیده است، به طوری که از سال ۲۰۲۰ تاکنون ۶۰ تریلیون دلار به آن افزوده شده است. پس از سالها رکود اقتصادی در منطقه یورو، این تغییر در سیاستها امیدواری ایجاد کرده که هزینههای گسترده نظامی بتواند اروپا را به رشد اقتصادی بازگرداند. همچنین، پس از سالها ارزان بودن ارزش سهام اروپا در مقایسه با ایالات متحده، افزایش چشمگیر ارزش سهام—بهویژه در بخش دفاعی اروپا—نشاندهنده تغییر ارزیابی سرمایهگذاران جهانی نسبت به چشمانداز اقتصادی این قاره است.
با این حال، یکی از عوامل مهمی که بر بازارها تأثیر گذاشته، بدهیهای ناشی از همهگیری و دوره طولانی نرخ بهره بسیار پایین است. بدهیهای عمومی در کشورهای توسعهیافته اکنون در بالاترین سطح تاریخی خود قرار دارند. دولتها با چالش تأمین مالی سیستمهای بهداشتی، پرداخت مستمری بازنشستگان سالمند و افزایش هزینههای دفاعی و تغییرات اقلیمی مواجهاند.
با توجه به اینکه نرخ بهره پس از افزایش تورم عادی شده است، هزینه استقراض نیز افزایش یافته و موجب دردسرهای مالی و افزایش موارد نکول (عدم توانایی در پرداخت بدهیها) در سالهای آینده خواهد شد.
سرمایهگذاری در دوران جدید
خبر خوب این است که عادیسازی نرخ بهره باعث شده اعضای طرحهای بازنشستگی بتوانند با انتقال داراییهای خود از سهام به اوراق قرضه و نقدینگی، بازدهی مناسبی کسب کنند. این وضعیت در مقایسه با دوران قبل از همهگیری، که اوراق قرضه (که قرار بود امنتر از سهام باشند)، بیش از حد ارزشگذاری شده بودند، یک تغییر مثبت محسوب میشود.
خبر بد این است که بدهیهای فعلی میتوانند منجر به بیثباتی مالی شوند. ویلیام وایت، مشاور سابق اقتصادی بانک تسویه حسابهای بینالمللی، هشدار میدهد که فشارهای تورمی و نرخهای بهره واقعی بالاتر احتمالاً بیشتر از آنچه تصور میشود، دوام خواهند داشت. او معتقد است که احتمال وقوع یک بحران بدهی جهانی بسیار بالاست.
پیروزی سرمایهگذاری غیرفعال بر سرمایهگذاری فعال
در پنج سال گذشته، سرمایهگذاری غیرفعال (Passive Investing) به لحاظ سهم بازار، بر سرمایهگذاری فعال (Active Investing) غلبه کرده است. این تحول برای سرمایهگذاران خصوصی مفید بوده است، زیرا هزینههای بسیار پایین صندوقهای شاخصی (Index Funds) در درازمدت بازدهی بیشتری نسبت به صندوقهای فعال گرانقیمت ارائه میدهد.
یک مزیت دیگر سرمایهگذاری غیرفعال این است که بسیاری از طرحهای بازنشستگی، سرمایهگذاریهای خود را بهطور گسترده در بازارهای جهانی توزیع میکنند، که باعث کاهش «تعصب نسبت به بازار داخلی» میشود.
چگونه در این شرایط سرمایهگذاری کنیم؟
۱. تنوعبخشی در سبد داراییها: طبق نظریه مدرن پرتفوی (MPT)، افزودن داراییهای غیرهمبسته به سبد سرمایهگذاری میتواند بازدهی را افزایش داده و ریسک را کاهش دهد.
۲. نقدینگی (پول نقد) در سبد سرمایهگذاری: در دورههای نوسانی شدید، نقدینگی به عنوان یک پوشش ریسک مهم عمل میکند.
۳. طلا: هرچند که طلا بازدهی ایجاد نمیکند، اما در دوران عدم اطمینان اقتصادی و تورم، یک محافظ ارزش محسوب میشود. با این حال، قیمت آن به اوجهای جدیدی رسیده و احتمال کاهش آن در بلندمدت وجود دارد.
۴. اجتناب از رمزارزها: رمزارزها، برخلاف طلا، هیچ ارزش ذاتی ندارند. برخی تحلیلگران آنها را ابزاری برای سفتهبازی و استفاده مجرمان میدانند.
۵. سرمایهگذاری در اوراق قرضه و سهام کمریسک: در شرایط بدهیهای بالا، اوراق قرضه دولتی و سهام باثباتتر جذابتر از سهام فناوری پرریسک به نظر میرسند.
در دنیای جدیدی که با تنشهای ژئوپلیتیکی، نوسانات بالا، تورم، بدهیهای سنگین و ارزشگذاریهای بالای بازارهای سهام همراه است، استراتژیهای سرمایهگذاری محتاطانه بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارند. سرمایهگذاران باید تنوعبخشی، نقدینگی و داراییهای کمریسک را در اولویت قرار دهند تا بتوانند در برابر این آشفتگیهای مالی مقاومت کنند.
منبع: فایننشال تایمز