به IFNAA.IR خوش آمدید.
[ سبد خرید شما خالی است ]

حقایق ناخوشایند رقابت مواد معدنی حیاتی

حقایق ناخوشایند رقابت مواد معدنی حیاتی

 

پایگاه خبری فولاد ایران- تعداد کمی از مصرف کنندگان احتمالاً با کاربردهای گالیم یا ژرمانیوم آشنا هستند. اما این مواد شیمیایی که در پنل‌های خورشیدی و همچنین فیبرهای نوری استفاده می‌شوند، در این ماه پس از اعلام چین که صادرات آن‌ها را از اول آگوست محدود می‌کند، شهرت جدیدی پیدا کردند.
به گزارش فولاد ایران، محدودیت‌هایی که به دنبال حفظ "امنیت و منافع ملی" پکن هستند، یادآور این است که غرب باید تلاش های خود را در تقلای جهانی برای تامین امنیت فلزات و مواد معدنی که برای گذار سبز و فناوری های جدید حیاتی هستند، تقویت کند. انتظار می‌رود که تقاضا برای منابع حیاتی مانند لیتیوم، مس، کبالت و نیکل تا سال 2030 بیش از دو برابر شود، زیرا جهان برای ساخت وسایل نقلیه الکتریکی، توربین‌های بادی و پنل‌های خورشیدی عجله دارد.
بر اساس گزارش این هفته آژانس بین المللی انرژی، سرمایه گذاری در توسعه این مواد خام در سال گذشته 30 درصد افزایش یافت و به بیش از 40 میلیارد دلار رسید. از آنجایی که تحقق پروژه های معدنی بین هفت تا 20 سال طول می کشد، تسریع در استخراج بسیار مهم است. اگر همه پروژه‌های اعلام‌شده به موقع تحویل داده شوند، آژانس بین‌المللی انرژی پیش‌بینی می‌کند تا سال 2030، میزان عرضه برای حفظ آب‌وهوای ملی تا سال 2030 کافی باشد.
اما سه حقیقت ناخوشایند را که غرب باید به سرعت با آنها دست و پنجه نرم کند، نباید نادیده گرفت. اول اینکه، چین بر استخراج و پالایش مواد معدنی حیاتی تا حد شگفت انگیزی تسلط دارد. سال گذشته، شرکت‌های آن هزینه‌های سرمایه‌گذاری خود را دو برابر کردند. چین همچنین حدود 60 درصد از پردازش لیتیوم در جهان را به خود اختصاص داده است. با افزایش تنش‌های ژئوپلیتیکی، پتانسیل چین برای کنترل منابع خود، همانطور که روسیه انجام داده است، اقتصادهای غربی را در معرض خطر قرار می‌دهد.
دوم، بخش معدن غرب به تنهایی نمی‌تواند کمبودهای اساسی مواد معدنی را حل کند. نوسانات قیمت، استخراج را مخاطره آمیز می کند. برخی از مواد خام کمیاب نیز از شفافیت قیمت ضعیف با توجه به تجارت عمومی محدود رنج می برند. مزیت حرکت اول چین در برخی کشورها و همچنین حمایت دولتی به این معنی است که حتی زمانی که قیمت ها کاهش می یابد، این کشور رقابتی است. نرخ بهره بالا نیز کمکی نمی کند. فشار دولت ها در زمینه هایی مانند بیمه قیمت و مشارکت عمومی-خصوصی، مانند صندوق سرمایه گذاری ۲ میلیارد یورویی فرانسه که اخیراً اعلام شده است، می تواند به کاهش ریسک پروژه ها کمک کند. ارتباط دیپلماتیک نیز به همان اندازه مهم است. غرب برای ایجاد روابط با کشورهای استخراج‌کننده در جهان در حال توسعه، تنها با وعده‌های استخراج معادن به شیوه‌ای مسئولانه‌تر زیست‌محیطی و اجتماعی مبارزه خواهد کرد.
کانادا و استرالیا دارای مواد معدنی فراوانی هستند. حتی منطقه بی ادعای کورنیش بریتانیا دارای مقادیر قابل توجهی لیتیوم است که اکنون در حال توسعه است. با این حال، فرآیندهای صدور مجوز کند هستند و غلبه بر اصطلاح "Nimbys" آسان نیست.
در نهایت، در حالی که ابتکارات ملی در حال ظهور است، هماهنگی بین شرکای غربی کلیدی است. تلاش های مالی مشترک می تواند به افزایش مقیاس پروژه ها کمک کند. اکتشاف بستر دریا، که تا حد زیادی دست نخورده است، همچنین زمینه بزرگی برای ذخایر فلزات کمیاب جدید فراهم می کند، اما استانداردهای زیست محیطی هنوز مورد توافق قرار نگرفته است. مشارکت های تحقیقاتی نیز امیدوار کننده هستند. به عنوان مثال، اخیراً مشخص شد که سدیم، که از لیتیوم فراوان‌تر است، در باتری‌های ذخیره انرژی مؤثر است. در طول دهه گذشته، غرب با تهدید تغییرات آب و هوایی بیدار شده است. اکنون باید به ضرورت ایمن سازی موادی که انتقال سبز را نیرو می دهند بیدار شود.


منبع: فایننشال تایمز

۲۵ تیر ۱۴۰۲ ۱۶:۰۲
تعداد بازدید : ۵۲۴
کد خبر : ۶۶,۲۵۴

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید