پایگاه خبری فولاد ایران- لی چیانگ، نخستوزیر چین، زمانی که هدف رشد اقتصادی حدود 5 درصدی چین را در اوایل ماه مارس تایید کرد و همچنین بهعنوان اولویت اصلی اقتصادی دولت برای سال 2024 ذکر شد، هی شوجینگ، تحلیلگر گروه مشاوره پکن پلنوم چین، گفت: "این یک سیگنال واضح است که رهبران ارشد چین معتقدند که این کشور باید وارد مرحله جدیدی از تحول ساختاری شود".
با این حال، محور شی به سمت تولید با فناوری بالا، به جای تکیه بر انگیزهها برای تقویت رشد مصرفکننده، در داخل و خارج از کشور مورد بررسی قرار گرفته است. رشد اقتصادی از زمان همهگیری کاهش یافته است، 1.4 میلیارد شهروند این کشور به جای خرج کردن، پساندازهای خود را ذخیره میکنند و سرمایهگذاری مستقیم خارجی کاهش یافته است.
به گزارش فولاد ایران، تقاضای ضعیف داخلی این نگرانی را ایجاد کرده است که بسیاری از محصولات با فناوری پیشرفته که شیپینگ از آنها حمایت میکند در نهایت به بازارهای صادراتی ریخته شوند. برای اینکه این کار عملی شود، چین باید سهم خود را از تولید جهانی افزایش دهد. مایکل پتیس، استاد مالی در دانشگاه پکن و عضو ارشد اندیشکده کارنگی چین، میگوید که بقیه جهان بعید است این کار را انجام دهند.
این تحسین برانگیز است که دولت شی در نهایت برای رسیدگی به تریلیون ها دلار بدهی توسط توسعه دهندگان املاک و مستغلات چین و اکثر دولت های استانی آن وقت گذاشته است. اما ناکامی دولت او در یافتن محرکهای جدید رشد اقتصادی متمرکز بر مصرفکننده، سؤالات اساسیتری را در مورد مسیر اقتصادی انتخاب شده توسط قدرتمندترین رهبر کشور از زمان مائوتسه تونگ ایجاد کرده است.
اقتصاددانان می گویند که هرگز در دوران پس از مائو، حزب کمونیست چین مسیر رشدی را دنبال نکرده است که در آن اموال و زیرساخت ها جزو محرک های اصلی سرمایه گذاری نباشد. همچنین یک اقتصاد بزرگ مدرن جهانی هرگز یک فرود نرم را از دهه ها رشد ناشی از بدهی بدون ارائه حمایت قابل توجه برای خانواده ها و مصرف کنندگان ترتیب نداده است. کارشناسان می گویند، چین در رابطه با نسبت رشد اقتصادی که از سرمایه گذاری به دست می آید، کشوری پرت است.
بر اساس داده های بانک جهانی، سرمایه گذاری به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی جهانی برای چندین دهه در حدود 25 درصد بوده است. حدود دو سوم از این سرمایه گذاری برای املاک و زیرساخت ها انجام شده است. اما در حالی که این بخشها بخشهای بزرگی از اقتصاد چین هستند، دیگر انتظار نمیرود که زیربنای رشد باشند.
اقتصاددانان می گویند یکی از مهم ترین سؤالات چین در حال حاضر این است که تولید تا چه حد می تواند شکافی را که اولویت زدایی از املاک و زیرساخت ها ایجاد کرده است پر کند. به گفته پریمیر لی، امروزه میتوان به «سهگانه جدید» خودروهای الکتریکی، باتریهای لیتیوم یونی و سلولهای فتوولتائیک خورشیدی چین اشاره کرد. بر اساس داده های رسمی گمرک، صادرات این اقلام در سال گذشته 30 درصد افزایش یافت و به 147 میلیارد دلار رسید. طبق داده های بانک جهانی، کارخانه های چین در حال حاضر حدود 28 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهند، در حالی که میانگین جهانی 16 درصد است. بخش عمده ای از تولیدات آنها از لحاظ تاریخی صادرات در الکترونیک و ماشین آلات بوده است.
چین به طور فزایندهای در حال پیشرفت در زمینه فناوریهای پیشرفته متعدد از جمله توربینهای بادی و مواد باتری است. به سرعت در تراشه های کامپیوتری، هوش مصنوعی و وسایل نقلیه خودکار پیش می رود و همجوشی هسته ای، محاسبات کوانتومی، هیدروژن، فضاپیماها و ساخت زیستی را هدف قرار می دهد. در حالی که کارشناسان به عدم شفافیت پیرامون برنامه های پکن توجه دارند، هیچ هدفی در سطح ملی برای صنایع آینده نگر تعیین نشده است و تردیدی وجود ندارد که تغییر مهمی در حال انجام است. آنها خاطرنشان میکنند که این امر با اهداف کلان شی برای خوداتکایی فناوری و استقلال منابع برای چین همسو است.
اولیویا چونگ و پروفسور استیو تسانگ، دانشگاهیان دانشگاه سواس لندن، میگویند: «شی به دنبال تقویت قدرت اقتصادی چین از طریق نوآوری به هر وسیله لازم و کاهش آسیبپذیری اقتصادی آن در برابر تحریمهای بالقوه غرب است».
در پکن، برنامهریزان اقتصادی تلاش میکنند از تکرار همان اشتباهاتی که منجر به بدهیهای فلجکننده مرتبط با اموال و توسعه زیرساختها شد، اجتناب کنند. مقامات بانک خلق چین به نظارت مرکزی بیشتر اشاره می کنند، زیرا منابع مالی دولت به منظور تقویت اعتبار برای بخش های کلیدی نوظهور و استراتژیک تخصیص داده می شود. بنک جمهوری خلق چین در حال طراحی برنامههایی برای ایجاد یک بخش بازار اعتباری جدید است که هدف آن هدایت بخش بانکی عظیم 450 تریلیون یوانی کشور برای تامین مالی مناطق دارای اولویت است.
منبع: فایننشال تایمز