پایگاه خبری فولاد ایران- در دهه 1990، نامزدهای ریاست جمهوری بر سر اینکه چقدر آمریکا باید خود را برای تجارت با دیگر کشورها باز کند، با هم اختلاف داشتند. امروزه بحث تجارت حول محور این است که آمریکا تا چه حد باید تجارت خود را محدود کند. دونالد ترامپ چشماندازی برای تعرفهها دارد که زمان را در استراتژی اقتصادی نزدیک به یک قرن به عقب برمیگرداند. کامالا هریس کمتر افراطی است، اما همچنان دنیایی را میبیند که در آن آمریکا با حمایتگرایی نرم، یارانههایی برای صنایع مورد علاقه، به بهترین وجه مورد استفاده قرار می دهد.
به گزارش فولاد ایران، برای آقای ترامپ مسیر سفر کاملاً مشخص است. در اولین دورهاش در کاخ سفید، او خود را «مرد تعرفهای» نامید و استدلال کرد که مالیات بر کشورهای خارجی راهی برای به حداکثر رساندن قدرت اقتصادی آمریکاست. او با تعرفههای ماشینهای لباسشویی و پنلهای خورشیدی شروع کرد، سپس به فولاد و آلومینیوم روی آورد و سرانجام وارد جنگ تجاری با چین شد و این ممکن است مقدمه ای باشد برای کاری که او در دوره دوم انجام خواهد داد.
او متعهد شده است که بر همه کالاهای وارداتی به آمریکا تعرفه وضع کند. پیش از این در کمپین اعلام کرد که این تعرفه جهانی ممکن است 10 درصد باشد. اخیراً او نرخ را به 20 درصد رسانده است، اما شدیدترین اظهارات او بر چین متمرکز است و تهدید به اعمال تعرفه تا 60 درصد بر کالاهای ساخت چین کرده است، تصمیمی که به پایه های سازمان تجارت جهانی در حال حاضر ضعیف شده ضربه می زند.
از منظر حقوقی، آقای ترامپ باید مسیر نسبتاً آسانی برای اعمال تعرفه های بالاتر بر چین داشته باشد. او می تواند چین را ناقض قرارداد تجاری امضا شده در دوره اول ریاست جمهوری خود بداند و سپس به عنوان مجازات تعرفه ها را افزایش دهد. با این حال، مسیر تعرفه جهانی دشوارتر است. برخی کارشناسان فکر می کنند که آقای ترامپ ممکن است کسری تجاری آمریکا را یک وضعیت اضطراری ملی اعلام کند و به او اجازه دهد قانون اختیارات اقتصادی اضطراری بین المللی را مورد استناد قرار دهد، که به او این اختیار را می دهد تا تعرفه های فراگیر مورد نظر خود را اعمال کند. شرکتها احتمالاً آن را در دادگاه به چالش میکشند و ممکن است با موفقیت این تعرفه ها را لغو کنند، اما روند قانونی ماه ها طول می کشد و به آقای ترامپ زمان زیادی می دهد تا سیستم تجارت جهانی را به آشوب بکشاند.
بسیاری از جمهوری خواهان - به درستی - در مورد اثرات اقتصادی تعرفه ها بدبین هستند. با این حال، آقای ترامپ یک استدلال خواهد داشت که برای آنها جذاب خواهد بود: تعرفه ها به پرداخت هزینه کاهش مالیاتی که آنها می خواهند کمک می کند. آمریکا سالانه حدود 3 تریلیون دلار کالا وارد می کند، بنابراین تعرفه 10 درصدی، در تئوری، تقریباً 300 میلیارد دلار درآمد فدرال ایجاد می کند. مشکل اینجاست که تعرفهها بر رشد آمریکا تأثیر میگذارد، بهویژه وقتی دیگر کشورها تلافی کنند. سیاست های تجاری آقای ترامپ اقتصاد را در مسیری پرمخاطره و پرخطر خواهد برد.
دیدگاههای خانم هریس در مورد تجارت، مانند بسیاری از موضوعات دیگر، مبهمتر است. او مطمئناً قهرمان تجارت آزاد نیست. زمانی که آقای ترامپ در سال 2020 درباره توافق تجاری آمریکا با مکزیک و کانادا دوباره مذاکره کرد، او یکی از ده سناتوری بود که به آن رای منفی دادند و استدلال کردند که این توافق به ویژه در حفاظت از محیط زیست ضعیف است. مانند آقای بایدن، خانم هریس هیچ علاقه ای به مذاکرات تجاری سنتی نشان نمی دهد. در عین حال، او قطعاً «زن تعرفهای» نیست. او مرتباً ایده تعرفه جهانی آقای ترامپ را به عنوان مالیات بر فروش ملی توصیف میکند و آن را به نقطه کانونی انتقاد خود از برنامههای اقتصادی آقای ترامپ تبدیل کرده است، و با استناد به تخمینهایی مبنی بر افزایش قیمتها برای یک خانواده معمولی تا حدود 4000 دلار در سال، قرار داده است.
در مورد اینکه او چه خواهد کرد، به نظر می رسد که مواضع خانم هریس تا حد زیادی مبتنی بر رویکرد جو بایدن رئیس جمهور آمریکا برای تجارت در دو جبهه است. اول، او خواستار یارانه برای تقویت بازوی تولید کشور است. او در برنامه خود آن را اعتبار مالیاتی نامیده و گفته است که دهها میلیارد دلار برای کمک به موفقیت آمریکا در صنایع آینده، از جمله انرژی پاک - که احتمالاً مشابه یارانههای صنعتی در کاهش تورم آقای بایدن است، کمک میکند. اقدامی که دیگر کشورها را نگران کرده است.
جبهه دوم، تمایل به انجام اقدامات تجاری تنبیهی علیه چین «در صورت نقض قوانین» است، همانطور که او می گوید. مفهوم آن این است که او به حمایت از تعرفه ها بر چین، مشابه افزایش هایی که اخیراً توسط کاخ سفید علیه خودروهای برقی و نیمه هادی های چینی و از جمله موارد دیگر اعمال شده است، ادامه خواهد داد. به نظر او، وجه تمایز این است که تعرفه های او استراتژیک است، در حالی که ترامپ منعکس کننده یک رویکرد اشتباه است. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند: حمایت گرایی کم بهتر از زیاد است، اما همچنان برای رشد مضر است.
همه اینها باید جهان را با دیدگاه نسبتاً دلسرد کننده ای نسبت به اینکه آمریکا در تجارت به کجا می رود، ایجاد کند. در زمان آقای ترامپ، آمریکا دیوارهای تعرفهای خود را میسازد. خانم هریس علاقه کمتری به دیوارها دارد اما قصد هم ندارد پل بسازد.
منبع: اکونومیست