پایگاه خبری فولاد ایران- در مهار تغییرات اقلیمی، بشریت، در آنچه که به بهترین شکل انجام می دهد، یعنی نوآوری تکنولوژیکی و آنچه در بدترین شکل شکست می خورد، یعنی رسیدن به توافقات سیاسی دشوار، قابل پیش بینی است. سوال این است که آیا موفقیت های اولی بر شکست های دومی برتری خواهد داشت؟
پاسخ این است که شانس ها بهتر شده اند، اما هنوز به اندازه کافی خوب نیستند. در حال حاضر، کمتر تردیدی وجود دارد که آیا فناوری به مرور زمان پیروز خواهد شد یا خیر. ترکیب نوآوری فناوری با یادگیری از طریق انجام منجر به کاهش شدید هزینه انرژی های تجدیدپذیر شده است. انرژی خورشیدی و بادی به طور فزاینده ای با سوخت های معمولی رقابت می کنند. اکنون یک سیستم انرژی مبتنی بر برق پاک قابل تصور است.
علاوه بر این، با توجه به مزایای دیگر انرژی های تجدیدپذیر - آلودگی محلی کمتر و توزیع جغرافیایی گسترده تر منابع تولید کننده انرژی - در پایان برنده خواهد شد. اما این احتمالاً خیلی دیر است.
به گزارش فولاد ایران، انتقال انرژی باید تسریع شود. در سمت خوش بینانه، استدلال می شود که تحت «سناریوی سیاست های اعلام شد» هر یک از سه دسته سوخت فسیلی نفت، گاز طبیعی و زغال سنگ تا سال 2030 به اوج برسد. این اولین بار است که این نتیجه تحت این سناریو ظاهر می شود. با این حال، از جنبه بدبینانه، حتی این تغییرات گسترده و مداوم دور شدن از اتکای شدید امروزی به سوختهای فسیلی برای دستیابی به انتشار خالص صفر تا سال 2050 کافی نخواهد بود. همانطور که لازم است. این امر مستلزم استقرار سریعتر فناوریهای انرژی پاک و بنابراین سرمایهگذاری بیشتر از آنچه اکنون انتظار میرود، نیاز دارد. این نکته آخر به ویژه برای کشورهای نوظهور و در حال توسعه (به غیر از چین) که منابع مالی در آنها کمبود است، اهمیت دارد.
خوشبختانه، سرمایهگذاری بیشتر مورد نیاز در انرژی پاک بیشتر به دور شدن از سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی بستگی دارد. انتظار می رود سرمایه گذاری در سوخت های فسیلی حدود 60 درصد سرمایه گذاری در منابع پاک در سال 2023 باشد. این نسبت در سال 2030، تحت سناریوی NZE 2050، به 10 درصد کاهش می یابد. با توجه به این تغییر عظیم در ترکیب سرمایهگذاری، سرمایهگذاری کلی انرژی تنها باید بین سالهای 2023 تا 2030 از 3 تا 4 درصد تولید جهانی افزایش یابد. پس سؤال این است که چگونه میتوان آنچه را که به نظر میرسد یک انتقال عملیتر و کمهزینهتر است، اجرا کرد.
چالش سیاستی که این موضوع ایجاد می کند ایجاد یک چارچوب سیاست حمایتی است. این باید مشوق ها، مقررات و تامین مالی را پوشش دهد. برای مثال، در مورد آخرین مورد، چالش بزرگ این است که جریان مالی به کشورهای نوظهور و در حال توسعه جریان یابد. بخشی از راه حل این است که از ترازنامه بانک های توسعه چندجانبه قوی تر استفاده کنیم. با این حال، پشت چنین چالشهای سیاستی نسبتاً فنی، موانع سیاسی نهفته است. کشورهای پردرآمد، که در گذشته از رشد شدید آلایندهها سود میبردند، باید به کشورهای فقیرتر کمک کنند تا به مسیری متفاوت تبدیل شوند.
انتقال انرژی، در واقع، عملیتر و ارزانتر از آن چیزی است که تصور میشد. این یک فرصت را ارائه می دهد. با این حال هنوز هزینه ها باید متقبل شوند. مذاکرات تنها در صورتی به نتیجه می رسد که کشورها و مردمی که توانایی های وسیع تری دارند برای انجام این کار آماده باشند.
منبع: فایننشال تایمز